طراحی دکوراسیون داخلی چیست؟ طراحی دکوراسیون داخلی در اصل برنامه ریزی و طراحی منحصر به فرد برای سکونت راحت تر و لذت بصری بیشتر انسان در فضای مسکونی ،شغلی یا تفریحی است ، بخشی از طراحی دکوراسیون داخلی مرتبط با معماری است. اگرچه تمایل به ایجاد یک محیط دلپذیر به اندازه خود تمدن قدیمی است ، اما زمینه طراحی داخلی نسبتاً جدید است.
حداقل از اواسط قرن بیستم ، اصطلاح دکوراتور داخلی به حدی تقریباً بی معنی است ، با این نتیجه ، اصطلاحات توصیفی تر و کاربردی دیگری به کار گرفته شده اند. اصطلاح طراحی داخلی نشانگر حوزه وسیع تری از فعالیت است و در عین حال موقعیت آن را به عنوان یک حرفه جدی نشان می دهد. در برخی از کشورهای اروپایی ، جایی که این حرفه به خوبی برقرار است ، به عنوان معماری داخلی شناخته می شود. افرادی که نگران عناصر زیادی هستند که محیطهای دست ساز را شکل می دهند ، آمده اند که از کل حوزه به عنوان طرح محیط زیست یاد کنند.

اصول طراحی داخلی
تأکید بر این نکته مهم است که طراحی داخلی یک شاخه تخصصی از معماری یا طراحی محیط است.این امر به همان اندازه مهم است که بخاطر داشته باشید در صورت عدم استفاده از زمینه ، هیچ شعبه تخصصی در هر زمینه ای بسیار معنی دار نخواهد بود. بهترین ساختمان ها و دکوراسیون های داخلی آنهایی هستند که در آن تفاوت چندانی بین عناصر زیادی که کلیت را تشکیل می دهند وجود ندارد. از جمله این عناصر می توان به جنبه های ساختاری یک ساختمان ، برنامه ریزی سایت ، محوطه سازی ، مبلمان و گرافیک معماری (علائم) و همچنین جزئیات داخلی اشاره کرد. در واقع ، نمونه های زیادی از ساختمانها و فضاهای داخلی برجسته وجود دارد که توسط یک دست هدایت ایجاد و هماهنگ شده اند.
به دلیل پیچیدگی تکنولوژیکی برنامه ریزی و ساختمان معاصر ، دیگر نمی توان یک معمار یا طراح مجزا را در همه جنبه های سازنده یک ساختمان مدرن خبره دانست. با این وجود بسیار مهم است که بسیاری از متخصصان که یک تیم را تشکیل می دهند ، بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و دانش کافی و اساسی برای انجام اهداف مشترک خود داشته باشند. در حالی که معمار معمولاً از طراحی کلی ساختمانها نگران است ، طراح داخلی یا دکوراتور به جنبه های دقیق تری از طراحی ، سوالات زیبایی شناختی ، کاربردی و روانشناختی خاص و شخصیت فردی فضاها اهمیت می دهد.

اگرچه طراحی داخلی هنوز یک حرفه در حال توسعه و بدون تعریف واضح از آن است ، اما می توان از این نظر این دو بخش را به دو دسته اساسی تقسیم بندی کرد کرد: مسکونی و غیر مسکونی. دومی اغلب به دلیل روشی که طراح جبران خسارت خود را دریافت می کند (به عنوان مثال ، ترتیب هزینه پیمانکاری) ، برخلاف نظر کمیسیون یا درصد رایج در بین دکوراتورهای داخلی مسکونی ، معمولاً شیوه طراحی قراردادی نامیده می شود. اگرچه حجم فعالیتهای تجاری در زمینه فضای داخلی مسکونی همچنان رو به رشد است ، اما به نظر می رسد نیاز کمتری و چالش کمتری برای طراح حرفه ای وجود داشته باشد ، با این نتیجه که بیشتر و بیشتر متخصصان واجد شرایط در کارهای غیر مسکونی شرکت می کنند.زمینه طراحی داخلی از قبل دارای چندین زمینه تخصصی بود. یکی از مناطق جدیدتر "برنامه ریزی فضا" است. تجزیه و تحلیل نیازهای فضا ، تخصیص فضا و ارتباط بین عملکردها در شرکتهای تجاری. علاوه بر این ملاحظات اولیه ، چنین بنگاههای طراحی معمولاً متخصص در طراحی دفتر هستند.
بسیاری از شرکت های طراحی در زمینه هایی مانند طراحی هتل ها ، فروشگاه ها ، پارک های صنعتی یا مراکز خرید تخصص پیدا کرده اند. برخی دیگر عمدتا در پروژه های بزرگ دانشگاهی یا مدرسه ای کار می کنند و برخی دیگر ممکن است متخصص در طراحی بیمارستان ها ، کلینیک ها و خانه های سالمندان باشند. شرکت های طراحی فعال در کار غیر مسکونی از گروه های کوچکی از همکاران تا سازمان هایی متشکل از 50 تا 100 نفر کارمند برخوردارند. بیشتر بنگاههای بزرگتر شامل معماران ، طراحان صنعتی و طراحان گرافیک هستند. در مقابل ، طراحان داخلی که کمیسیون های مسکونی را بر عهده می گیرند ، احتمالاً به عنوان افراد یا احتمالاً با دو یا سه دستیار کار می کنند. اندازه بنگاه های درگیر در طراحی غیر مسکونی نشانه ای روشن از پیچیدگی نسبی کمیسیون های بزرگ است. علاوه بر پیچیدگی کمتر ، طراحی مسکونی یک نوع فعالیت متفاوت است. فضای داخلی مسکونی معمولاً برای صاحب و طراح ، اظهارات کاملاً شخصی دارد که هرکدام با تمام جنبه های طراحی درگیر هستند. بعید است مشتری که مایل است خدمات یک طراح داخلی را برای خانه خود درگیر کند ، از رویکرد سیستمهای سازمان یافته خوشحال شود.

بیشتر بنگاههای بزرگ معماری دپارتمانهای طراحی داخلی خود را تاسیس کرده اند و بنگاه های کوچکتر حداقل یک متخصص در این زمینه دارند. هیچ محدودیتی دقیقی برای حرفه طراحی داخلی و در حقیقت با هیچ یک از حرفه های طراحی وجود ندارد. به عنوان مثال طراحی مبلمان توسط طراحان صنعتی و طراحان مبلمان و همچنین توسط معماران و طراحان داخلی انجام می شود. به طور معمول ، مبلمان طراحی شده برای تولید انبوه توسط طراحان صنعتی یا طراحان مبلمان طراحی می شوند. طراح داخلی یا معمار معمولاً قطعات خاصی را طراحی می کند که به راحتی در بازار موجود نیست و یا نیازهای خاصی برای یک کار خاص را برآورده می کند. این نیازها ممکن است کاربردی یا زیبایی باشد و غالباً صندلی یا میز مخصوصی که برای یک کار خاص طراحی شده باشد ، چنان موفقیت آمیز خواهد بود که سازنده چنین قطعاتی را در خط معمولی خود قرار دهد. همین وضعیت اساسی معمولاً در طراحی پارچه ها ، دستگاه های روشنایی ، پوشش کف و کلیه محصولات مبلمان خانگی صادق است. تمام فعالیت های طراحی اساساً مشابه هستند ، حتی اگر آموزش در زمینه های مختلف طراحی از نظر تأکید متفاوت باشد. یک طراح با استعداد و دارای مهارت می تواند با کمی ایده پردازی به راحتی از یک منطقه تخصصی به منطقه دیگر حرکت کند.
در بحث در مورد جنبه های کلی طراحی ، توجه به این نکته مهم است که بین هنر و طراحی تمایز مهمی وجود دارد. یک طراح اساساً نگران حل مشکلات (اعم از عملکردی ، زیبایی شناختی یا روانشناختی) است که به وی ارائه می شود. این هنرمند بیشتر به ایده های احساسی یا بیانگر و برای حل مشکلاتی که خود مطرح می کند بیشتر علاقه دارد. یک فضای داخلی واقعاً عالی یا زیبا را می توان واقعاً یک اثر هنری نامید ، اما برخی ترجیح می دهند چنین فصای داخلی را "طراحی عالی" بنامند.
اجزای زیبایی شناسی طراحی
تعریف کلی از زیبایی و زیبایی شناسی دشوار است ، اما خوشبختانه تعدادی از اصول که به طور کلی پذیرفته شده وجود دارد که می تواند برای دستیابی به درک ملاحظات زیبایی شناختی در طراحی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال ، باید توجه داشت كه چنین فهمی نیاز به قرار گرفتن در معرض یادگیری دارد. قدردانی از هر شکل هنری به چنین پیش زمینه ای نیاز دارد.
قدردانی کامل از طراحی باید فراتر از برداشت اول باشد. اولین تصور از فضای داخلی یک کلیسای جامع گوتیک ممکن است این باشد که تا حدودی تاریک باشد ، اما با گذشت زمان بازدید کننده نسبت های باشکوه آن را حس می کند ، به پنجره های شیشه ای رنگ آمیزی زیبا و اثر نور توجه می کند و شروع به درک عالی می کند. سیستم ساختاری که به سازندگان کلیساها اجازه می دهد اهداف والای خود را بدست آورند ، او واقعاً می تواند از ویژگیهای زیبایی شناختی کلی شروع کند.
يكي از ملاحظات مهم در هر طراحي دکوراسیون داخلی بايد اين سؤال باشد كه آيا طراحي "كار مي كند" يا براي اهداف خود عمل مي كند. اگر یک تئاتر دارای خطوط دید کم ، آکوستیک ضعیف و عدم ایجاد وسایل کافی برای ورود و خروج از خانه باشد ، بدیهی است که برای اهداف پایه ریزی شده آنجا کار نمی کند ، هر چقدر هم که زیبایی آن تزئین شود. چنین طرحی را می توان خوب دانست اگر تنها به عنوان انتزاعی به عنوان نوعی مجسمه پیاده رو در نظر گرفته شود. در بعضی موارد این بنا به معنای مجسمه سازی است نه معماری. به عنوان مثال ، مجسمه آزادی ، در درجه اول به عنوان یک بنای تاریخی در نظر گرفته شده است ، با وجود این که دارای فضای داخلی نسبتاً شکنجه شده است.

استفاده از عملکرد به عنوان تنها معیار زیبایی شناختی محدود کننده خواهد بود ، اما مطمئناً این یک توجه والا است که باید در خاطر داشته باشید. طراحان غالباً به جای طراحی آن ، وسوسه می شوند تا یک شیء یا فضای داخلی را طراحی یا "سبک کنند". برخی از زیباترین اشیاء قرن بیستم به دلیل اینکه نتیجه ملاحظات کاملاً کاربردی بوده اند زیبا هستند. این قابل تصور است که مورخان آینده هنر ، هواپیمای جت مدرن را به جای هر نوع ساختمان ، فضای داخلی یا شکل هنری آگاهانه ، یک موفقیت جنجالی هنری در اواسط قرن می دانند.
پاسخ زیبایی شناختی به یک فضای داخلی و اثاثیه آن باید شرایط اقتصادی و اجتماعی و همچنین مواد و فناوری زمان را در نظر بگیرد. فضای داخلی زیبا یا زینتی که معمولاً مربوط به قرن 18 و 19 است را در نظر بگیرید،آنها متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی اشراف یا بورژوای ثروتمند که اشغالگران اصلی بودند. صندلی ها برای زندگی رسمی طراحی شده اند ، و مبلمان منقوش با شکوه طراحی شده است که توسط بسیاری از خادمان مراقبت می شود. چنین فضای داخلی با شیوه زندگی قرن بیستم بیگانه است و برای یک خانواده طبقه متوسط معاصر کاملاً نامناسب خواهد بود. همچنین استفاده از مواد و فرآیندهای مدرن برای تقلید از مواد و فرآیندهای اولیه نامناسب خواهد بود. بسیاری از تولیدکنندگان به طرز ناامیدکننده ای سعی می كنند پلاستیک را مانند چوب ، سنگ و یا هر چیزی به جز پلاستیک جلوه دهند. تمام معیارهای زیبایی شناختی ارتباطی با صداقت دارند. برخی از زیبایی شناسان زیبایی را با حقیقت مقایسه کرده اند ، و شک کمی وجود دارد که عملکردهای بیان شده صادقانه باشند و فرایندهای تولید به مراتب زیباتر از جعل و تقلید خواهند بود.
به طور کلی تمام فضای داخلی در داخل ساختمان ها رخ می دهد و بنابراین ارتباط بسیار واقعی با این ساختمانها دارند. بهترین فضای دکوراسیون داخلی امروز و همچنین گذشته ، آنهایی هستند که از نظر شخصیت و متناسب بودن با ساختمان خاص ارتباط خوبی دارند. اثاثیه ای که برای خانه های بزرگ و یا کاخ های بزرگ طراحی و مقیاس بندی شده است ، بدیهی است که در یک آپارتمان کوچک شهری یا خانه حومه ای از مکان خارج نمی شود. یک معماری قوی و غیرمعمول مانند پایانه خطوط هوایی ترانس جهانی نیویورک سیتی (در فرودگاه بین المللی جان اف کندی) با مبلمان و محصولات تجاری استاندارد قابل تهیه نیست. این بنا و همچنین فضای داخلی آن توسط یک معمار اهل فنلاند Eero Saarinen به عنوان یک طرح کلی تصور شده است. خواه ناظر با مفهوم معمار موافق باشد یا نه ، او به خوبی ارتباط متقابل بین بیرونی و داخلی را حس می کند - و بنابراین وحدت و موفقیت زیبایی شناختی.دکوراسیون داخلی و ساختمان موفق دیگر ، دفتر مرکزی فورد در شهر نیویورک است ، کار معماران کوین روشه و جان دینکلو با فضای داخلی وارن پلاتنر. این طرح به دلیل فضای زیبا که به سمت فضای باغ محصور باز می شود ، قابل توجه است. بدیهی است اگر نمای دفترها غیرقابل توجه نبود ، این امر ممکن یا مناسب نبود.فضای داخلی ساختمانهای بی تفاوت یا غیر جذاب باید تلاش کند تا کمبود کیفیت طراحی در سازه ها را جبران کند. بنابراین ، گاه لازم است اگر هیچ ویژگی معماری وجود نداشته باشد ، زشتی ساختمان را نادیده گرفته و زیبایی درونی ایجاد در ان محیط ایجاد کرد.
دشوارترین ملاحظه زیبایی شناختی ، مسئله تناسب است. جو یا شخصیت مناسب یک فضای داخلی باید تمام نکات فوق را مورد توجه قرار دهد. ویژگی معماری ترمینال TWA آن را برای استفاده به عنوان یک ساختمان اداری نامناسب می کند. مناسب بودن فضای داخلی فردی ، صمیمی تر و کوچک تر ظریف تر است. طراحی داخلی یک دیسکو به سختی نمی تواند مناسب برای یک کتابخانه تحقیقاتی باشد و یک کلاس دانشکده به سختی می تواند فضای مورد نظر را برای یک مهد کودک فراهم کند. بسیاری از این پاسخ ها و روابط پیچیده هستند و از نظر روانشناختی و همچنین زیبایی شناختی با هم ارتباط دارند.
برای آشنایی با برخی از نکات طراحی داخلی، شما را به مطالعه مطالب زیر دعوت میکنیم:
افزودن دیدگاه جدید